امام حسین
 
میکده عشق حسین
کن نگه بر دل زارم ای همه دار و ندارم-یاحسین که من به جزتودیگه ای ندارم
جمعه 12 خرداد 1386برچسب:, :: 20:1 ::  نويسنده : دانیال امیری

همسران و فرزندان امام حسن (ع )
دشمنان و تاريخ نويسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستانها پرداخته و حتی دوستان ساده دل سخنانی بهم بافته اند. اما آنچه تاريخ های صحيح نگاشته اند همسران امام (ع ) عبارتند از: " ام الحق " دختر طلحه بن عبيد الله - " حفصه " دختر عبد الرحمن بن ابی بکر - " هند " دختر سهيل بن عمد و " جعده " دختر اشعث بن قيس . بياد نداريم که تعداد همسران حضرت در طول زندگيش از هشت يا ده به اختلاف دو روايت تجاوز کرده باشند. با اين توجه که " ام ولد" هايش هم داخل در همين عددند. " ام ولد " کنيزی است که از صاحب خود دارای فرزند مي شود و همين امر موجب آزادی  او پس از مرگ صاحبش مي باشد . فرزند آن حضرت از دختر و پسر 15نفر بوده اند بنامهاي : زيد، حسن ، عمرو، قاسم ، عبد الله ، عبد الرحمن ، حسن اثرم ، طلحه ، ام الحسن ، ام الحسين ، فاطمه ، ام سلمه ، رقيه ، ام عبد الله ، و فاطمه . و نسل او فقط از دو پسرش حسن و زيد باقی  ماند و از غير اين دو انتساب با آن حضرت درست نيست .

این اسامی که در بالا نوشته شدند بر اساس تحقیقات اینترنتی می باشد

کمالات انساني
امام حسن (ع ) در کمالات انسانی يادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خود بود. تا پيغمبر (ص ) زنده بود، او و برادرش حسين در کنار آن حضرت جای داشتند، گاهی  آنان را بر دوش خود سوار مي کرد و مي بوسيد و مي بوييد. از پيغمبر اکرم (ص ) روايت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسين (ع ) مي فرمود: اين دو فرزند من ، امام هستند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( کنايه از اين که در هر حال امام و پيشوايند ). امام حسن (ع ) بيست و پنج بار حج کرد، پياده ، درحالی که اسبها نجيب را با او يدک مي کشيدند. هرگاه از مرگ ياد مي کرد مي گريست و هر گاه از قبر ياد مي کرد مي گريست ، هر گاه به ياد ايستادن به پای حساب مي افتاد آن چنان نعره مي زد که بيهوش مي شد و چون به ياد بهشت و دوزخ مي افتاد، همچون مار گزيده به خود مي پيچيد. از خدا طلب بهشت مي کرد و به او از آتش جهنم پناه مي برد. چون وضو مي ساخت و به نماز مي ايستاد، بدنش به لرزه مي افتاد و رنگش زرد مي شد. سه نوبت دارائيش را با خدا تقسيم کرد و دو نوبت از تمام مال خود برای خدا گذشت . گفته اندک : "اما حسن (ع ) در زمان خودش عابد ترين و بی اعتنا ترين مردم به زيور دنيا بود". در سرشت و طينت امام حسن (ع ) برترين نشانه های انسانيت وجود داشت . هر که او را مي ديد به ديده اش بزرگ مي آمد و هر که با او آميزش داشت بدو محبت مي ورزيد و هر دوست يا دشمنی  که سخن يا خطبه او را مي شنيد، به آسانی درنگ مي کرد تا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پايان برد. محمد بن اسحاق گفت : پس از رسول خدا (ص ) هيچکس از حيث آبرو و بلندی قدر به حسن بن علی نرسيد. بر در خانه فرش مي گستردند و چون از خانه بيرون مي آمد و آنجا مي نشست راه بسته مي شد و به احترام او کسی از برابرش عبور نمي کرد و او چون مي فهميد، برمي خاست و به خانه مي رفت و آن گاه مردم رفت و آمد مي کردند". در راه مکه از مرکبش فرود آمد و پياده به راه رفتن ادامه داد. در کاروان همه از او پيروی کردند حتی سعد بن ابی  وقاص پياده شد و در کنار آن حضر ت راه افتاد. ابن عباس که از امام حسن و امام حسين (ع ) مسن تر بود، رکاب اسبشان را مي گرفت و بدين کار افتخار مي کرد و مي گفت : اينها پسران رسول خدايند. با اين شأن و منزلت ، تواضعش چنان بود که : روزی بر عده ای مستمند مي گذشت ، آنها پاره های نان را بر زمين نهاده و خود روی زمين نشسته بودند و مي خوردند، چون حسن بن علی را ديدند گفتند: "ای پسر رسول خدا بيا با ما هم غذا شو". امام حسن (ع ) فورا از مرکب فرود آمد و گفت :" خدا متکبرين را دوست نمی دارد". و با آنان به غذا خوردن مشغول شد. آنگاه آنها را به ميهمانی خود دعوت کرد، هم غذا به آنان داد و هم پوشاک . در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند. از جمله مدائنی روايت کرده که : حسن و حسين و عبدالله بن جعفر به راه حج مي رفتند. توشه و تنخواه آنان گم شد. گرسنه و تشنه به خيمه ای رسيدند که پير زنی در آن زندگی مي کرد. از او آب طلبيدند. گفت اين گوسفند را بدوشيد وشير آن را با آب بياميزيد و بياشاميد. چنين کردند. سپس از او غذا خواستند. گفت همين گوسفند را داريم بکشيد و بخوريد. يکی از آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقداری بريان کرد و همه خوردند و سپس همانجا به خواب رفتند. هنگام رفتن به پير زن گفتند: ما از قريشيم به حج مي رويم . چون باز گشتيم نزد ما بيا با تو به نيکی رفتار خواهيم کرد. و رفتند. شوهر زن که آمد و از جريان خبر يافت ، گفت : وای بر تو گوسفند مرا برای مردمی  ناشناس مي کشی آنگاه مي گويی از قريش بودند؟ روزگاری گذشت و کار بر پير زن سخت شد، از آن محل کوچ کرد و به مدينه عبورش افتاد. حسن بن علی (ع ) او را ديد و شناخت . پيش رفت و گفت : مرا مي شناسي ؟ گفت نه . گفت : من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم . و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دينار زر به او دادند. آن گاه او را نزد برادرش حسين بن علی فرستاد. آن حضرت نيز همان اندازه به او بخشش فرمود. او را نزد عبد الله بن جعفر فرستاد او نيز عطايی همانند آنان به او داد. حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود که به گفته مروان ، با کوهها برابری  مي کرد.

 

حسين (ع ) با پدر

 

شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپري شد، و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم ازجهان فروبست و به لقاي پروردگار شتافت ، مدت سي سال با پدر زيست . پدري که جز به انصاف حکم نکرد، و جز به طهارت و بندگي  نگذرانيد، جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت . پدري که در زمان حکومتش لحظه اي او را آرام نگذاشتند،همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند. در تمام اين مدت ، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي کرد، و در چند سالي که حضرت علي (ع ) متصدي خلافت ظاهري شد، حضرت حسين (ع ) در راه پيشبرد اهداف اسلامي ، مانند يک سرباز فداکار همچون برادر بزرگوارش مي کوشيد، و در جنگهاي  "جمل "، "صفين " و "نهروان " شرکت و به اين ترتيب ، از پدرش اميرالمؤمنين (ع ) و دين خدا حمايت کرد و (13) داشت . حتي گاهي در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي کرد.

در زمان حکومت عمر، امام حسين (ع ) وارد مسجد شد، خليفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن مي گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد: "از منبر (14) پدرم فرود آي ....

 

حسين (ع ) و پيامبر (ص )

 

از ولادت حسين بن علي (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفي که پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز مي داشت ، به بزرگواري  و مقام شامخ پيشواي سوم آگاه شدند. سلمان فارسي مي گويد: ديدم که رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوي  خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاي خدايي که نه نفرند و خاتم ايشان ، (8) قائم ايشان (امام زمان "عج ") مي باشد.

انس بن مالک روايت مي کند: وقتي از پيامبر پرسيدند کدام يک از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي داري ، فرمود:

بارها رسول گرامي حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد و (9) حسن و حسين را، (10) آنان را مي بوييد و مي بوسيد. ابوهريره که از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عين حال اعتراف مي کند که : "رسول اکرم را ديدم که حسن و حسين را بر شانه هاي  خويش نشانده بود و به سوي ما مي آمد، وقتي به ما رسيد فرمود هر کس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر که با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است .

عالي ترين ، صميمي ترين و گوياترين رابطه معنوي و ملکوتي بين پيامبر و حسين را مي توان در اين جمله رسول گرامي  اسلام (ص ) خواند که فرمود: "حسين از من و من از (12) حسينم

                              شریعتی نسبت به واقعه عاشورا نگاهی ویژه دارد. وی نمی‏پذیرد که امام حسین علیه‏السلام برای یک حرکت نظامی و سیاسی، همانند حرکت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و علی علیه‏السلام در احد و صفین به پا خاسته باشد. امام در شرایطی قرار دارد که نه می‏تواند بجنگد و نه ساکت بنشیند؛ نه سلاحی دارد و نه سربازی. حتی کسی از بنی‏هاشم هم نیست که با او همصدا شود. بنابراین تنها وسیله‏ای که می‏تواند اسلام را نجات دهد و در جامعه تحرکی ایجاد کند، کشته شدن است. مبنای استدلال شریعتی در این باره، عبارتی از نهج‏البلاغه است: «والشهادة استظهارا علی المجاهدات». از نظر شریعتی، فلسفه شهادت آن هم از نوع شهادتی که شهید فقط به خاطر کشته شدن می‏رود، جهاد و مخاصمه نیست، این است: شهید به خاطر آشکار شدن آنچه انکار و کتمان شده است، کشته می‏شود. از دیدگاه وی آنچه انکار شده است و در واقع اولین انحراف به حساب می‏آید، جدا کردن اسلام به عنوان یک دین از پایگاه اجتماعی آن است. اسلام علاوه بر رستگاری فردی، دارای رسالت دیگری است و آن ایجاد یک امت است؛ جامعه‏ای با زیربنای قسط و نفی اشرافیت، تضاد طبقاتی، استثمار نیروی کار به وسیله پول، و با یک روبنای امامت، نفی استبداد و حاکمیت فردی است. از نظر شریعتی، این انحراف نخست با طرح کردن اصل اجماع آرای مردم و پیش آوردن جریان سقیفه آغاز شد و به‏تدریج خلافت به جای امامت قرار گرفت و بعد از مرگ معاویه تبدیل به وراثت گردید. در این پنجاه سال، اسلام پله پله به صورت مجموعه‏ای از شعائر عبادی، احساسات فردی، عقاید ذهنی و ظواهر و قوالب درآمده است. دین برای مردم یک عامل تخدیر، برای طبقه برخوردار یک عامل توجیه و برای حکومت یک پایگاه قدرت و غارت شده بود. بنابراین در شهادت امام همه چیز ظاهر شد و تمامی خصایص ضد اسلامی و استعدادهای ضد انسانی و دژخیمی قدرت حاکم برملا گردید. در فرهنگ ما، شهادت مرگی نیست که دشمن بر مجاهد تحمیل کند. شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‏کند. «شهادت دعوتی است در همه عصرها و بر همه نسل‏ها که اگر می‏توانی بمیران و اگر نمی‏توانی بمیر.» در نگاه شریعتی به واقعه عاشورا، جنبه اسطوره‏پردازی غلبه دارد و کمتر به وقایع‏نگاری پرداخته شده است. شریعتی در مقابل انتقاداتی که نویسنده شهید جاوید به او وارد می‏کرد، هیچ پاسخی ارائه نکرد و در واقع با سکوت خود آن انتقادات را پذیرفت. صالحی حتی نشان داد که در جمله نهج‏البلاغه (والشهادة استظهارا علی المجاهدات)، منظور از شهادت، گواهی دادن شهود در نزد قاضی است و ربطی به شهید شدن ندارد. شریعتی بیشتر به دنبال طرح سمبولیک و نمادین این جریان است و این برداشت‏های حماسی از قیام عاشورا را در راستای حرکت اصلاحی خود می‏داند.

دیدگاه‏های شهید مطهری

دیدگاه ایشان شباهت قابل ملاحظه‏ای با نظرگاه شریعتی دارد. مطهری کلید شخصیت امام حسین علیه‏السلام را حماسه می‏داند. وی نیز همچون شریعتی، حرکت امام از مدینه به مکه را نه به جهت امنیت، بلکه به واسطه اعلام مخالفت با بنی‏امیه و یک حرکت تبلیغاتی می‏داند. مطهری عقیده دارد که حسین، خونین شدن این صحنه را می‏خواست و خودش آن را رنگ‏آمیزی می‏کرد؛ اهل‏بیت خود را همراه برد تا صحنه کربلا را داغ‏تر کند و آنها را با دست دشمن تا قلب حکومت شام می‏فرستد تا این صدا به عالم برسد.

مطهری سه عامل را در قیام عاشورا مؤثر می‏داند: تقوای امام در پاسخ منفی او به تقاضای نامشروع یزید (بیعت)، دعوت کوفیان از امام که حجت را بر امام تمام می‏کرد، امر به معروف و نهی از منکر. مطهری امام علیه‏السلام را در عامل اوّل مدافع می‏داند و در عامل دوّم متعاون و در عالم سوم مهاجم و انقلابی. ایشان دعوت مردم کوفه را علّت قیام امام نمی‏داند؛ بلکه نهضت امام را علت دعوت کوفیان می‏شمارد.

در مجموع، محمدتقی شریعتی و آیتی نیز در تحلیل عاشورا بر همین عقیده‏اند.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان میکده عشق حسین و آدرس mikade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 86
بازدید کل : 29364
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



جاوا اسكریپت